
گفت-و-گویِ زیر با هفتهنامهیِ کرگدن دربارهیِ کتاب «عرفان و رندی در شعرِ حافظ» است. پیدیافِ مصاحبه را میتوانید از اینجا بگیرید.
مهدیِ جامی: گفت-و-گو با داریوشِ آشوری در بارهیِ کتابِ «ما و مدرنیّتِ» او اینک در دسترسِ علاقهمندان است. کتاب حدودِ ۲۵ سال پیش منتشر شده است و این گفت-و-گویِ دراز ــ که تقریباً نیمي از گفت-و-گویِ ما ست ــ برای بازبینیِ مفاهیمِ مطرحشده در کتاب انجام شده و چالشي با دیدگاههایِ حضرتِ استاد است در خصوصِ سنّت و تجدّد. در حلقهیِ دوم از ویدئویِ گفت-و-گو بحثي هم از دو تحولِ مهم در این دو دهه بعد از ما و مدرنیّت کرده ایم. یکی در بارهیِ حافظ و اینکه چهطور شد آشوری به این قلّهیِ سنّتِ ادبِ فارسی توجه کرد و دیگري نگاهِ او به آنچه در ایران بعد از جنبشِ اصلاحات و جنبشِ سبز اتفاق افتاده است.
این مصاحبه پیشتر در کتابِ سنّت، مدرنیته، پستمدرن* منتشر شده است. در این کتاب اکبرِ گنجی با داریوشِ آشوری، حسینِ بشیریه، رضا داوریِ اردکانی، و موسا غنینژاد گفتـوـگو میکند. بخشي از کتاب را، که مصاحبهیِ گنجی با داریوشِ آشوری ست، میتوانید اینجا بخوانید: میراثِ مدرنیته
* گنجی، اکبر، سنّت، مدرنیته، پستمدرن، نشرِ صراط، تهران، ۱۳۷۵.
در سالِ ۱۳۷۱، نشریهیِ «کلک» با داریوشِ آشوری گفتـوـگویِ مفصّلي کرد. نسخهیِ پیدیافِ این گفتـوـگو را میتوانید اینجا بخوانید.
شرکتکنندگان در این مصاحبه: احمدرضا احمدی، بابکِ احمدی، محمّدرضا باطنی، بیژنِ جلالی، رامینِ جهانبگلو، احمدرضا خادمی، علیِ دهباشی، علیاشرفِ صادقی، حمیدِ عضدانلو، و ناصرِ نیرمحمّدی.
بخشي از این گفتـوـگو پیشتر در کتابِ «ما و مدرنیّت»(نشرِ مرکز) منتشر شده بود.
(پیدیاف)
مهدیِ جامی: این گفت-و-گو هم مثلِ گفت-و-گویِ پیشینِ من با داریوشِ آشوری –آن یکی در بارهیِ زندگی اش– به صورتِ کتبی انجام شده است. استاد آشوری با وجود آن که بیمارگونه بود و صدایِ گوش اذیت اش میکرد و دل-و-دماغ مصاحبه نداشت، پاسخ به این پرسشها را از رویِ لطف به انجام رساند. البته برخی پرسشها را بنا به صلاحدید خود پاسخ نداده است. اما در هر صورت مشکلِ اصلی در این دست گفت-و-گو آن است که نمیتوان چالشِ بیشتري کرد تا به پاسخي که سؤال برای آن طرح شده رسید یا اگر جایي ابهامي افتاده است توضیح داد تا افقِ بحث یکی شود. اما با محدودیتهایي که داشتیم و حجمِ زیاد پرسشها به آنچه فراهم شد قناعت کردیم.
این بحث از نظر من قابلیتِ گسترش دارد و میشود آن را به تاریخِ اندیشهیِ زبانیِ معاصر کشاند. چیزي که در این سؤالها تا حدودي مطرح شده است اما بسطِ کافی نیافته.
آشوری از بهترین کساني ست که میشود با او از این اندیشه سخن گفت. باید بگویم که او را به خاطرِ حوصله و گشادهروییاش بابتِ نقد همیشه ستوده ام خاصه در این بحث که حوزهیِ تکاپویِ فکریِ او در چهل سال گذشته بوده است و مثلِ هر پژوهندهیِ دیگري بهآسانی میتواند به تصلب بگراید اما همچنان به رویِ بحث باز بوده و سعی کرده است پرسشگر را قانع کند. امیدوار ام بختیار باشم و این بحث را زماني در محضرِ استاد پی بگیرم. Continue reading
گفت-و-گویِ مهردادِ قاسمفر با داریوشِ آشوری در بارهیِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی
(پیدیاف)
فایلِ صوتیِ مصاحبه
«داریوشِ آشوری؛ هفتاد و پنج سالگی»، صفحهیِ ویژهیِ بیبیسیِ فارسی.
گفتـوـگویِ شهزاده سمرقندی با داریوشِ آشوری
(پیدیاف)
استاد داریوشِ آشوری نویسنده٬ مترجم و زبانشناسِ ایرانیِ مقیمِ فرانسه است. دربارهیِ استاد آشوری در ویکیپدیا آورده شده: «آشوری در قلمروِ علومِ اجتماعی و فلسفهیِ مدرن به توسعهیِ زبانِ فارسی از نظرِ دامنهیِ واژگان و بهبودِ سبکِ نگارش یاریِ فراوان کرده است. آشوری در آثارِ خود واژگانِ نوـترکیبي چون گفتمان٬ همهپرسی٬ آرمانشهر٬ رهیافت٬ هرزهنگاری٬ درسگفتار و مانندِ آن را به کار برد که معادلي برایِ آن در زبانِ فارسی وجود نداشت».
بارِ اول استاد آشوری را در لندن دیدم. کتابِ چنین گفت زرتشت را با امضای خود برایام هدیه کرد. کتابي که شیوایی و گیراییِ زبانِ آن مرا به حیرت آورد. آن هم زماني که تازه از سمرقند آمده بودم؛ جایي که زبانِ زخمی و چاکچاکشدهیِ فارسی با سختی دل میزند تا زنده بماند.
حالا که سخن از زبانِ فارسی میرود٬ شنیدنِ نظراتِ استاد آشوری شاید واجبتر از همه باشد؛ شنیدنِ برداشتهایِ استاد از وضعیّتِ سه شاخهیِ زبانِ فارسی و راهِحلهای پیوندِ این سه شاخه از زبانِ خودِ او ارزشي دیگر دارد. Continue reading
اندیشیدن به معنا و ماهیّتِ مدرنیّت از سویي، و گرفتاریِ ما در چنبرهیِ رابطه با آن از دگر سو، ذهن و ضمیرِ بسیاري از روشنفکرانِ ما را به خود مشغول کرده است. یکي از این روشنفکران داریوشِ آشوری ست که تأثیرِ چند دههایِ حضور او در فضایِ روشنفکریِ ایران غیرِقابل انکار است. داریوشِ آشوری کوششهایِ نظریِ خویش را در مکتبِ زندهیاد خلیلِ ملکی آغاز کرد و با گذر از کنشهایِ سیاسی، اجتماعی، ادبی و فلسفی، اکنون در «خانهیِ وجود» یعنی عرصهیِ زبان، به تعبیرِ مارتین هایِدگر، به سر میبرد و کوششي خستگیناپذیر از دهههایِ پیش برایِ بالا بردنِ سطحِ گفتمانی در بارهیِ مباحثِ زبانی در ایران آغاز کرده که کتابهایِي چون فرهنگِ علومِ انسانی، بازاندیشیِ زبانِ فارسی و زبانِ باز دستآورد این کوششها و کنشها ست.
بههر روی، میتوان با دیدگاههایِ آشوری موافق بود یا مخالف؛ ولی هرگز نمیتوان آنها را نادیده گرفت. در دنباله، گفتـوـگویِ ما را با داریوشِ آشوری در بارهیِ زبان، مدرنیّت و چالشِ زبانِ فارسی با دنیایِ مدرن میخوانید.